همبازی

همبازی

پایگاه بازی و آموزش برای تمام سنین
همبازی

همبازی

پایگاه بازی و آموزش برای تمام سنین

عروس بازی aros bazi

(در واقع این بازی همان یه قل ، دوقل است.)
عروس بازی از بازی های مشترک بین دختر و پسر ها ی7 تا10 ساله است . در بازی که بیشتر دو سه نفری بر گزار میشود 5 عدد قلوه سنگ گرد ( به اندازه یک حبه قند ) را می آورند و آنگاه افراد با قرار دادن آنها در کف دست وپرتاب به بالا سعی می کنند که با پشت دست تعداد بیشتری از آنان را بگیرند . در اینجا هر کس که تعداد بیشتری از سنگها را بگیرد آغاز گر بازی است و نفرات بعد به تعداد سنگهایی که گرفته اند در رده های بعدی می باشند. 

برای شروع بازی ابتدا یکی از سنگ ها را با دست می گیرد و با پرتاب کردن به بالا سعی می کنند که یکی یکی سنگها را بر دارند و در مرحله بعد آنها را دو به دو و در مرحله سوم سه به سه که اول سه تا بعد یکی و مرحله چهارم هر چهار تا را با هم بر می دارند . این بازی مراحل دیگری نیز دارد از جمله نوک زدن به زمین به تعداد ده بار، برداشتن یکی و قراردادن دیگری بر روی زمین و در نهایت عبور دادن همه سنگها در حال پرتاب کردن یکی به هوا به زیر کف یک دست دیگر خود که با دو انشگت روی زمین ایستاده باشد . 


بازی های بومی و محلی استان کردستان

اوریزان

فردی کلاهی را پر از سنگریزه می نمود وآن را وارونه روی یک سطح قرار می داد سپس می بایست کلاه را طوری از زمین بردارد که سنگریزه ای برجای نماند اما اگر موفق نمی شد می بایست سنگریزه های باقیمانده در روی زمین را تک تک طوری بردارد که بقیه سنگریزه ها موجود در سطح تکان نخورند در غیر این صورت بازنده اعلام می گردید . هر کس در این بازی موفق می شد که یا کلاه را پر از سنگریزه برگرداند یا اینکه سنگریزه ها را تک تک بردارد به طوری که بقیه ی آنها تکان نخورد برنده اعلام می شد در این بازی دقت زیادی لازم بود و کسی که نمی توانست اعصاب آرامی داشته باشد موفق نمی گردید.

 

 هیله مارانی ( تخم مرغ شکستن )

این بازی که به صورت برد و باخت انجام می گرفت به این صورت بود که در هر مرحله دو نفر با هم روبرو می شدند هر کدام از طرفین تخم مرغی را محکم در دستش نگه می داشت به طوری که یک سر تخم مرغ به طرف بالا باشد و دیده شود سپس فرد دیگری تخم مرغ خود را از طرف سر آن به تخم مرغ طرف مقابل می زد اگر تخم مرغ یکی از آنهاترک بر می داشت این بار دو سر دیگر تخم مرغ را به هم می زدند اگر این بار نیز همان تخم مرغ ترک بر می داشت صاحب این تخم مرغ بازنده محسوب می شد و می بایست تخم مرغ خود را به طرف مقابل بدهد و اگر هر دو ترک برمی داشتند آن طرفی بازنده محسوب می شد که تخم مرغش بیشتر شکسته باشد . به این طریق یک فرد ممکن بود در روز چند تخم مرغ را صاحب شود .

برای آشنایی با بازی های بیشتر این استان می توانید اینجا را ببینید.

بازی های بومی محلی استان گیلان

پیت بازی

پیت بازی یک بازی پسرانه است و وسایل آن از پیت و پیت چو تشکیل می شود.

«پیت چو pitĉau» چوبی است به ضخامت 1 تا 4 سانتیمتر و به طول 50 تا 70 سانتیمتر که کاملاً صاف و پوست کنده و خوش دست است. پیت «pit» چوبی است به قطر 1 تا 3 سانتیمتر به طول یک وجب، صاف و پوست کنده و خوش دست، دو سر پیت بایستی به طور اُریب نسبت به طول با راس قلم شده باشد.

جهت قلم ها بایستی در جهت متضاد هم باشند تا وقتی که روی زمین افتاده است با زدن ضربه «پیت چو» به آسانی به هوا بپرد. مکان بازی زمین صاف و بدون علف که معمولاً داخل حیاط یا محل بازی کودکان و نوجوانان محل می باشد. تعداد شرکت کنندگان حداقل دو نفر و حداکثر تا شش نفر هم می رسد و ترتیب شروع بازی نفر اولی الی آخر به شرح زیر است:

 

بازیکنان یک یک پیت را در دست چپ و پیت چو را در دست راست می گیرند. بازیکن پیت را اندکی به هوا پرتاب می کند و در هوا با پیت چو به آن ضربه می زند و تعداد ضربات زده شده را هممی شمارد. این عمل تا افتادن پیت به زمین ادامه می یابد. و این کار گلا گلا خوانده می شود. بازیکن وقتی پیت و پیت چو را در دست می گیرد می گوید گلا- گلاچن گلا؟ ناظرین به صحنه و تمسخر می گویند: هیچ- یک- دور بسه گلا. بازیکن ضربات را می زند و همراه دیگران می شمارد ده نفر اول کسی است که بیشترین ضربه را زده است پس از تعیین شدن نفر اول و دوم و سوم و الی آخر محل بازی تعیین می شود. دو خط موازی روی زمین کشیده می شود و این خط ها با داس یا تکه ای سنگ یا سفال و یا  ذغال و گچ رسم می شوند. فاصله دو خط موازی از هم از 4 متر تا 8 متر است. یکی از خط ها نقطه شروع بازی و خط دیگر محوطه ادامه بازی است که بایستی نسبتاً باز باشد. نفر اول در نقطه شروع می ایستد و پیت را به آن سوی خط مقابلش پرت می کند. افتادن پیت به این سوی خط و یا مماس با خط به مقوله سوختن بازیکن است و نوبت به دیگری می رسد.

پس از پرتاب پیت و استقرارش روی زمین بازیکن پیت چو را نیز پرت می کند تا به پیت اصابت کند که در صورت عدم اصابت سوخته است. در صورت اصابت نیز پیت چو را بر می دارد. و با نوک آن به آرامی ضربه ای به یکی از دو سر پیت می زند تا از روی زمین به هوا بلند شود و در همین لحظه با پیت چو ضربه ای محکم به پیت معلق در هوا می زند و آن را به جلو می راند. ضربه زدن به پیت و پراندن آن از زمین و نیز ضربه به محله بعدی و جلو راندن آن جمعاً سه بار تکرار می شود. آخرین نقطه ای که پیت سقوط می کند به عنوان مبدأ حساب می شود و از آنجا به طول پیت چو شروع به اندازه گیری مسافت طی شده تا اولین نقطه شروع بازی و مشخصاً اولین خط از دو خط موازی می کند.

عدد حاصله نتیجه بازی بازیکن، اعلام می شود و همگان نیز شاهد و ناظر بازی و حافظ شماره های اعلام شده هستند. پس از نفر اول دیگران به ترتیب نوبت بازی را ادامه می دهند. میزان مسافت طی شده پیت بر اساس طول پیت چو در ابتدای بازی تعیین می شود و معمولاً مضربی از پنجاه است، مثلاً ئی پنجا- دو پنجا- سه پنجا، هر کس حد نصاب اعلام شده را در نوبت های خودش طی کند به عنوان برنده اول شناخته شده و کناری می ایستد و دیگران به بازی ادامه می دهند. آخرین نفر که توفیق رسیدن به عدد تعیین شده را نداشته بازنده نهایی محسوب می شود.

مجازات بازنده زو «zu» کشیدن است و در صورت کم آوردن نفس، کولی دادن است. نفر اول برنده در حضور همگان در محوطه بازی گلا گلا می زند یعنی ضربه زدن به پیت در هوا بوسیله پیت چو و شمارش ضربات زده شده تا لحظه سقوط پیت به زمین . فرض کنیم نفر اول سه ضربه زده است برنده پیت را به هوا پرت می کند و با پیت ضربه ای محکم به قسمت جلو آن می زند ضربه دوم و سوم را نیز در نقطه فرود ضربه اول و ضربه دوم به پیت می زند . از محل اولین ضربه تا نقطه ی فرود ضربه سوم مسافتی است که بازنده، باید این مسافت را یک نفس زو بکشد، هر جا که نفس بازنده کم آمد از آنجا به برنده کولی می دهد تا مسافت کامل پرش پیت در سه ضربه طی شود.

 

(مجله گیله وا، شماره 65، صفحه 51)

مورغانه جنگ

اشاره «مورغانه جنگ» در میان همه ی طبقات اجتماعی و گروههای سنی و جنسی، از گذشته های دور تا امروز در گیلان رایج بوده است و پُر طرفدارترین تفریح و سرگرمی در روزهای عید نوروز. از لوازم ضروری و مبرم پذیرایی در دید و بازدیدهای نوروزی، «رنگ بزه مورغانهrang beze murgâna(= تخم مرغ رنگ شده)» بوده است و می باشد. افراد کاملاً حرفهای در بازی «مورغانه جنگ»، از تخم های دست ساز استفاده  می کنند که ساخت و ویژگی تخم موردنظر، از دید حریفان غیر حرفه ای مخفی می ماند. برای استحکام و ضخامت پوسته این تخم، سوراخی در یکی از دو سر آن ایجاد نموده و محتوی داخل آن را خارج می کنند و به جای آن، در داخل پوسته تهی شده،  «وینجه vinga(=سقز)» می ریزند و تخم را روی پلوی در حال پختن «داخل دیگ» می گذارند. تا سقز با گرمای پلو به دیواره های داخلی پوسته بچسبد. پس از آن، به منفذ و سوراخ تخم مرغ (بست bast) می زنند و تخم را رنگ می کنند. به چنین تخم مرغی در بازی «مورغانه جنگ»، «رخته rexta» می گویند. بازیگران در تدارک تخم مرغ برای جنگ در صدد تهیه ی تخم «دو زردنی duzardani(= دو زرده)» بر می آیند که استحکام و ضخامت پوسته ی تخم دو زردینه، بیشتر از تخم های معمولی است. تخم مرغ دو زردینه، به وسیله ی برجستگی کوچکی در بین دو زردینه آن ایجاد می شود قابل تشخیص و شناسایی است. بازیگر مورغانه جنگ، حریف خود را با گفتن اصطلاح « بیج بیجbij-bij»، به بازی دعوت می کند. مانند دست زدن در جلوی حریف برای به مبارزه طلبیدن او در کشتی گیله مردی، حریف انتخابی نیز در صورت تمایل، با تکرار همان اصطلاح اعلام آمادگی می کند. آنگاه پیش از هر چیز در اجراء بازی، مشخص می کنند که به گونه معمول بازی را آغاز می کنند یا «بی گاز= bigâz» یعنی طرفین بازی مجاز به آزمایش کارآیی و مقاومت پوسته تخم مرغ همدیگر باشند یا نه. محک و روش تشخیص مقاومت تخم مرغ حریف به وسیله ی زدن آرام دو سر آن تخم به دندان های پیشین عملی می گردد. به سر تیز تخم در گیلکی، « سره sarsa» و « سره sarra» گفته می شود و به ته آن «تا ta» یا «کونه kuna» . بازیگران در انجام بازی، با توجه به جنس دو سر تخم مرغ خود یا برعکس جنس تخم مرغ حریف، شرایط و دور بازی را تعیین می کنند (سره به سره sarra- ba- sarra) سر تخم به سر تخم) یا «سره به کونه sarra ba kuna(= سر تخم به ته تخم)، یا هر دو سر به هم و یا یک سر به دو سر. یکی از بازیگران در انجام بازی، با توافق هم یا به  ناچار و یا برای ارفاق می نشیند (= نیشینه niŝhine). یعنی تخم مرغ را در مُشت می گیرد و برای انجام بازی (ضربه زدن حریف) قدری از سر یا ته تخم مرغ بسته به شرایط بازی از میان شکل حلقوی انگشتان شصت و سبابه خود نمایان می کند. حریف مقابل، می کوشد در شرایط و موقعیت ضربه زدن قرار گیرد زیرا کارآیی و بازده ی تخم مرغ در شرایط ضربه زدن بیش تر است. نتیجه ی بازی در ترک برداشتن پوسته ی یکی از تخم مرغ ها با توجه به شرایط و دور بازی (یک سر یا دو سر بودن) مشخص می شود. آن تخمی که در جریان بازی ترک برداشت، باخته است و در صورت به بازی گرفتن دو سر تخم در بازی، تخمی که هر دو سر یا یک سر از آن سالم مانده برنده ی بازی ست معمولاً تخم ترک برداشته و به اعتباری شکست خورده، به حریف مقابل می رسد.

مردم معتقدند: «مرغی که با تخم آن بازی شود، از تخم کردن می افتد.» در اعتقاد و باور عامه، تخم شکسته شده در جنگ، حرام است و بدین جهت هیچ گاه، آن را به نو عروس یا زنی که احتمال بارداری او می رود، نمی خورانند. در باور و اعتقادی که از مردم گیلان آمده است: شخصی نزد پیامبر رفت و پیامبر در جریان گفتگو به او گفت: «تخم حرام»! مرد ناراحت و مغموم به خانه و نزد مادرش برگشت و به مادر پرخاش نمود که پیامبر چنین فرمود و تو مرا سر شکسته کردی؟ مادر، ناراحت گردید و نزد پیامبر رفت و به پیامبر گفت: چرا به پسرش چنین گفته، با وجودی که خطایی از او سر نزده است؟ پیامبر به دلداری زن پرداخت و به او گفت: منظورش از «تخم حرام» حرامزادگی نبوده و منظور، تخمی بوده که پس از «مورغانه جنگ» مصرف شده است!


(مجله گیله وا، شماره 9 و 8، صفحه 11 و 10)

برای آشنایی با بازی های بیشتر در این استان می توانید از صفحه بازی های بومی و محلی استان گیلان در وب سایت همبازی دیدن فرمائید.